جناب آقاي قاضي، آيا داشتن گرايش چپ، انديشهاي مجرمانه است؟
كاوه مظفري
وقتي رفيق چاوز، با آن قامت متفاوتش، دستان برادر محمود را به نشانه اتحاد ميفشرد، هيچ مقام دولتي نگران تبليغ گرايشات كمونيستي نبود. نمي دانم چرا وقتي نوبت به جوانان اين سرزمين ميرسد، متفاوت انديشيدن، مصداقي براي مجرميت ميشود. متن كيفرخواست يكي از متهمان دادگاه حوادث روز عاشورا، به نام الف.م. از زبان نماينده دادستان تهران چنين است: «اين متهم برخوردار از گرايش چپ كمونيسم از نوع جديد چپ نوانديش است كه متهم به 1) اجتماع و تباني با هدف اقدام عليه امنيت كشور، و 2) فعاليت تبليغي عليه نظام با حضور در اغتشاشات روز عاشورا و مصاحبه با راديو و رسانههاي بيگانه است»*.
جناب آقاي دادستان، سوال اينجاست: آيا داشتن «گرايش فكري چپ»، مصداق عملي مجرمانه است؟ بر اساس كدام ماده قانوني، مي توان فردي را با برچسب «عقيدتي» به عنوان متهم به دادگاه معرفي كرد؟ نكند شما به جاي رفتار و عملكرد افراد، ميخواهيد عقايد و افكار آنها را محاكمه كنيد؟ نكند دستگاه قضايي به دوران تفتيش عقايد رجعت كرده است؟ يا اينكه به جاي اجراي قانون، ايجاد جنجال رسانهاي به وظيفه دادسرا تبديل شده است؟
محض يادآوري عرض ميكنم، طبق اصل بيست و سوم قانون اساسي: «تفتيش عقايد ممنوع است و هيچكس را نميتوان به صرف داشتن عقيدهاي مورد تعرض و مواخذه قرار داد». همچنين، بر اساس ماده نوزده ميثاق جهاني حقوق بشر: «هرکس حق آزادی عقيده و بيان دارد، اين حق دربرگيرنده آزادی داشتن عقيده بدون مداخله، و آزادی در جستجو، دريافت و انتقال اطلاعات و عقايد از طريق هر نوع رسانهای بدون در نظر گرفتن مرزها میشود». و نيز، طبق بند يازده قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی، طي دوره بازپرسي: «پرسش ها بايد مفيد و روشن و مرتبط با اتهام يا اتهامات انتسابي باشد و از كنجكاوی در اسرار شخصي و خانوادگی و سؤال از گناهان گذشته افراد و پرداختن به موضوعات غير مؤثر در پرونده مورد بررسی احتراز گردد».
متاسفانه، رويهاي كه در محاكمه متهمان حوادث عاشورا از سوي دادستاني و دادگاه انقلاب اتخاذ شد، همخواني با حقوق اوليه انساني ندارد. علاوه بر اينكه چنين رويهاي نقض آشكار قانون اساسي و ميثاق بينالمللي حقوق بشر به شمار ميآيد، در تضاد با آموزههاي ديني نيز قرار دارد. وقتي مناظره پيامبر و ائمه حتي با كفار آنهم در مساجد تبليغ ميشود، وقتي طبق آيات قرآن در دين هيچ اكراهي نيست؛ چگونه است كه به بهانه ديگرگونه انديشيدن، افراد محاكمه ميشوند؟
گويي اتهام دگرانديشي، صرفاً براي ستمديدگان اين سرزمين انديشهاي مجرمانه است. چه اينكه صاحبان قدرت اگر به چنين نمادهايي خود را ملبس كنند نه تنها محاكمه نميشوند كه با مدال «دشمن امپرياليسم» مفتخر ميشوند. همانطور كه احمدينژاد رنگ سرخ را كه نمادي «چپ» است به رنگ انتخاباتي خود تبديل ميكند و با سردادن شعارهاي مردمفريب، ژست سوسياليست به خود ميگيرد، و در نهايت تلاش ميكند تا با همراهي چاوز، خود را دشمن سرمايهداري معرفي كند. حال اينكه در پشت پرده طرح تحول اقتصادي، به مالداران داخلي و سرمايهداران خارجي علامت ميدهد كه براي چپاول آماده شوند. صنعت كشور را براي نظاميان به حراج ميگذارد و نيروي كار را از حداقلهايش محروم ميسازد.
گويي اين منافع هستند كه تعيين ميكنند چه كسي حق دارد چه گرايشي داشته باشد: چراكه دولتمردان مجازند خود را در عرصه بينالمللي به عنوان كمونيست جا بزنند و در پشت پرده بر منافع مالداران بافزايند؛ اما الف.م. و امثال او نبايد انديشهاي جز آنچه برايشان ديكته ميشود داشته باشند، مبادا كه منافع صاحبان قدرت به مخاطره بيافتد.
—
* منبع: دادگاه ١٦ متهم حوادث روز عاشورا / متن كامل دفاعيات متهم پرونده سوم / سرويس فقه و حقوق خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) / 10 بهمن 88 / كد خبر: 8811-05557
زمان همان زمان قرون وسطاست
و روشنفکران همان هایی که سوزانده میشدند ! چون میگفتند زمین مرکز جهان نیست !
من هستم، نمی توانید انکارم کنید…..